ღ سـِـفــیِــد ღ

جایی برای بیان دلتنگی هایم

ღ سـِـفــیِــد ღ

جایی برای بیان دلتنگی هایم

آخرین مطالب

۲۵ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

کد داوطلب و میزنی کد ملی و سال تولد بعدش 

با دلهره عدد پایین رو میزنی و کلیک می کنی 

یهو می بینی نوشته پاسخنامه شما به دلیل پارگی و ... تصحیح نشد ...

این اتفاق ممکن بود برا من بیوفته 

ممکن بود خیلی بدتر از الان باشه 

الحمدلله

پ ن: سرکنکور اصلا برام مهم نبود برگ مو چروک و پاره کردم همینطوری سوالا رو جواب می دادم

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۰۹:۰۱
م. ب.

هیچ کس نفهمید حال من خوب نیست ....

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۰۸:۱۰
م. ب.

دیشب یه بچه ها گفت گفتن ساعت 18 ولی  شب میزنن منم تا صبح خوابم نبرد که حالا پاشم ببینم نبینم چیکار کنم صبح پاشدم دیدم تو  واتس بچه ها دارن درمورد رتبه و اینا حرف میزنن یهو پاشدم و رفتم سر کامپیوتر بار اول زدم زد چنین داوطلبی وجود ندارد و من مردم بار دوم کد اشتباه است بار سوم خدایا چرا ....

ولی الحمدلله ولش کن 

دیشب خوابم که نمی برد هیچ از سرما هم یخ زدم 

مامانم صبح گفت در باز بوده من:| خب چرا درو باز میذارید یخ بزنم 

رتبمو دوست ندارم :( 

دعام کنید...


۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۴ ، ۰۹:۱۱
م. ب.

هوا عالیه اینجا کلی بارون میاد و باد شدید منم کلی زیرش راه رفتم اصلا هم فردا و نتایج مهم نیست 

مهم چشم درد الانمه 

یه امروز با نقاب رفتم بیرون، بارون گرفت :| 

پ ن: عنوان مطلب یهو اومد تو ذهنم بی ربطه

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۸:۵۷
م. ب.

فقط دلم می خواد یه روز از خواب پاشم ببینم همه چیز خوبه همه چی درسته و شادم ....

همین 


۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۱:۲۴
م. ب.

دریافت
حجم: 9.12 مگابایت

تو یه دورانی این آهنگ بهم امید داده زیاد بهش گوش بدید

امید

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۱:۱۸
م. ب.

این روزها که می‌گذرد، جور دیگرم

دیگر خیال و فکر تو افتاده از سرم


دیگر دلم برای تو پرپر نمی‌زند

دیگر کلاغ رفته به جلد کبوترم


دیگر خودم برای خودم شام می‌پزم

دیگر خودم برای خودم هدیه می‌خرم


دیگر بلد شدم که خداحافظی کنم

دیگر بلد شدم که بهانه نیاورم


اسمت چه بود؟ آه از این پرتی حواس

این روزها من اسم کسی را نمی‌برم


من شعر می‌نویسم و سیگار می‌کشم

تو دود می‌شوی و من از خواب می‌پرم


رضا کیا سالار 

 پ ن: دلم خیلی گرفته ...

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۴ ، ۱۱:۵۳
م. ب.

 به این سایت حتما سر بزنید چون ج خیلی از پست هایی که این روزا داره پخش میشه رو میده 

توی واتس آپ هم هر روز مطالبشو میذاره

پ ن: خسته شدم از دست شایعه پراکنی و نادانی  بعضیا

شایعات




۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۴ ، ۱۰:۵۹
م. ب.

واقعا جای خجالت داره ....

اوبامااوباما2

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۴ تیر ۹۴ ، ۰۹:۵۰
م. ب.

تو ایستگاه اتوبوس نشسته بودم منتظر اتوبوس دروازه تهران سه ایستگاه فاصله داشتم تا اونجا دو تا پسر اومدن یکی شون گفت تا دروازه تهران خیلی راهه? گفتم نه زیاد یه حدود یه ایستگاه  گفت پیاده میشه رفت یعنی ?

گفتم ارههههه میشهههه ( با اطمینان خیلی زیاد طوری که انگار همه پیاده میرن تا اونجا)

خیلی تند ادامه دادن به راه رفتنشون همون موقع اتوبوس دروازه تهران  اومد و من سوار شدم و با خودم گفتم چرا یهو اینو گفتم بیشتر از یه ایستگاس و تو این فکر بودم یهو ایستگاه رو رد کردم و مجبور شدم پیاده یه ایستگاه رو برگردم تو راه بازگشت دوباره دیدمشون و پیچیدم تو خیابون بهشون برخورد نکنم ترسیدم بهم چیزی بگن ...

ولی با چه سرعتی خودشون و رسونده بودنا

یاد اوندفعه افتادم که باغ پرندگان رو اشتباه به یه مسافر گفتم و یه چند بارم مسیر اتوبوس هارو به چند نفر

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۴ ، ۲۳:۰۳
م. ب.