دیشب بد بود بد خوابیدم شایدم اصلا نخوابیدم صبح خودمو زدم به خواب و گفتم بیخیال هرچی کلاسه یه ساعت بعد رفتم برای کارای کلاس رانندگی توی راه هم همه ملت داشتن در مورد کنکور و اینا حرف میزدن . نمی دونم چرا ی دفعه این همه خانواده و افراد کنکوری زیاد شدن خداییش
تو راه برگشت بازم حالم بد بود و مثل همیشه که کلی پیاده روی می کنم پیاده برگشتم تا حالم خوب شه چون تا حالا شده که حتی توی پیاده روی زده باشم زیر گریه و راه برم تا خوب بشم مردمم هرچی می خوان نگاهم کنن
خلاصه مسیرو پیاده رفتم اما از توی کوچه پس کوچه و جاهایی که اصلا نرفته بودم یه کوچه های جالب و مادی های جالبی هم کشف کردم
تو عکس زیر قرمزه مسیریه که من رفتم ابیه مسیریه که مردم با ماشین میرن
پ ن 1: I hate you
پ ن 2: جدیدا به این نتیجه رسیدم هرکی تو کنکور پولش بیشتره موفق تره درصورتی که قبلا نظرم چیز دیگه ای بود
پ ن 3: ریاضی آخرش انتخاب شد و حالم الان بهتره :)