ღ سـِـفــیِــد ღ

جایی برای بیان دلتنگی هایم

ღ سـِـفــیِــد ღ

جایی برای بیان دلتنگی هایم

آخرین مطالب

۴۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

پیرمرد حدود شصت- شصت و خورده ای بود و حافظ قرآن 

التماس دعا داشت شدید 

میگفت: خیلی دعا کنید به بچگیم برگردم ، دعا کنید ها 

و من داشتم فکر می کردم چرا، این دعا یعنی چی 

گفت: دعا کنید بعد از حج به بچگمیم برگردم 

تعجبم بیشتر شد 

ادامه داد: مثل بچه ها پاک شم.... از گناه 

و بعد تا کمر خم شد برای احترام و خداحافظی برای من و دو سه نفر دیگه که خیلی خیلی ازش کوچکتر بودیم و تازه باهاش آشنا شده بودیم



بی ربط نوشت: دلم برای نوشته های دوستام تنگ شده 

بعد از مسافرت حتما سر میزنم 

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۰
م. ب.

خواهرم: مامان 20 دقیقه وقتتونو به من میدید مریم بیدار میشه به جاش کمکتون میکنه 

من در حالت خواب و بیدار :|

آخه چراااا

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۲
م. ب.

امروز طی یک حادثه به کمک رانندگی زیبای بابام تو قم و آب جوش دست مامانم پام جزغاله شد و سه تا دایره ی خشگل هم مرکز روش تشکیل شد اولی پوست جمع شده دومی پوست به رنگ بادمجونی و سومی قرمز 

و بعد از دو ساعت رفتیم تو یه شهر خیلی جالب پانسمان کردیم 

کلینیکش خیلی قدیمی بود و مسئول داروخونش پرستار هم بود 

ترازوی توی کلینیک هم از اون ترازو هایی بود که باهاش گوسفند وزن می کنن ( من فقط در این حالت دیدم این ترازو ها رو ) 

الان هم تو را مشهدم و تا چند ساعت دیگه از گرما کلا می سوزم اگه نرسیم

+تو هشت ماهگی ام هم به دلیل آرام  سربه زیر بودن زیاد دستمو می کنم تو کتری آب جوش و پوستشم از قول مامانم ور میاد کلا 

الان دست و پای چپم با هم ست شدن 

۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۵۴
م. ب.

می خواستم ویندوز عوض کنم ( که هنوز عوض نکردم) رفتم بعد سالیان دراز پای کامپیوتر تا فایلای اضافی رو حذف کنم و بقیه رو هم از اونجایی که کلا تو کامپیوتر فقط درایو سی دارم  بریزم رو فلشی جایی پاک نشن 

به بعضی پوشه ها که می رسیدم باز نکرده شیفت دیلیت می کردم از بس اوضاشون خراب بود بعضیاشونم که باز می کردم سریع دیلیت می کردم 

به بضیهاشونم کلی می خندیدم 

بعضی آهنگ ها هم برام سوال بود چرا بهشون گوش میدادم 

کلا زیادی متحول شدم 

پ ن1 : شاید براتون سوال شده باشه کامپیوتری که باهاش کار نمی کنم چرا باید ویندوزشو عوض کنم 

در جوابش باید بگم خودمم نمیدونم 

پ ن2: از فردا هروقت بابام میشینه پاش دو ساعت باید توضیح بدم چرا ویندوز عوض شد و اون بگه مگه قبلی چش بود ( سوالی که همیشه برای همه جا و هر وسیله ای به کار برده میشه حتی اگه گوشی جاوا رو بفروشی آی او اس بخری ) و دو ساعت نحوه کارشو بگم 

پ ن3: حتی فکر کردن به اینکه دوباره این همه نرم افزار و نصب کنم دردناکه

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۲۲
م. ب.

همایش چند ساعته امروز....


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۲۶
م. ب.

خب به سلامتی علائم میگرن چشمی کم کم داره ظاهر میشه 

خدا به خیر کنه 

سردرد ها کم بود چشمامم اضافه شد

پ ن : دعا کنید ...

۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۵
م. ب.

مامانم: مریم لطفا بدون برنامه ریزی کاری نکن 

خواهرم: إ چیکار می خوای بکنی 

من : بازیه 

خواهرم: فکر کردم می خوای بری مسافرتی جایی :|

پ ن: داشتم با مامانم با تبلت بازی  دو نفره می کردم !!!

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۵۷
م. ب.

داشتم نوشته های قبلی مو تو keep  می خوندم رسیدم به این شعر 

مال پارساله

نظرتون چیه در موردش?

به نظر خودم شبیه یه شعریه ولی نمی دونم 

شاید تا خواسته تقلید کردم 


این زندگی شیرین بود اما

زمان بد با من راه آمد 

زمین زیر سرم چرخید 

کاش فردا با تو می آمد 


من امروز را با تو درگیرم

با تو که نه فکرت که اینجا هست

آسمان هم با من بد تا کرد 

در قلبم انگار کمی امید هم هست



من آسمان را بد به زمین دوختم 

پیر شدم آخر نمیایی?

از سردرد هایم امروز فهمیدم

امروز هم پیشم نمیایی

م.ب.


پ ن : آیا اون موقع عاشق کی بودم ? یادم نمیاد :))

ولی سردرد داشتم از قرار معلوم 

۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۱۲
م. ب.

ثواب هایت را در کیسه سوراخ نریز!؟۰۰۰۰۰


آیت الله مجتهدی تهرانی:


وضو می‌گیری، اما در همین حال اسراف می‌کنی

نماز می‌خوانی اما با برادرت قطع رابطه می‌کنی

 روزه می‌گیری اما غیبت هم می‌کنی

صدقه می‌دهی اما منت می‌گذاری

بر پیامبر و آلش صلوات می فرستی اما بدخلقی می کنی

دست نگه دار بابا جان!

ثواب‌هایت را در کیسهٔ سوراخ نریز.....



چه تعبیرزیبایی...


۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۳۳
م. ب.

اللّه اکبر ....

چرا امروز زنگ نزد

یادم رفت بش بگم فردارو 

این تسبیحه گره خورده که

بعد نماز کتاب رو بخونم تموم شه دیگه 

....

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


"چیزی به اسم حضور قلب در نمازم میلنگد"


ادامه مطلب چند راهکار...

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۴۲
م. ب.