یک عدد شعر...
جمعه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۱۲ ب.ظ
داشتم نوشته های قبلی مو تو keep می خوندم رسیدم به این شعر
مال پارساله
نظرتون چیه در موردش?
به نظر خودم شبیه یه شعریه ولی نمی دونم
شاید تا خواسته تقلید کردم
این زندگی شیرین بود اما
زمان بد با من راه آمد
زمین زیر سرم چرخید
کاش فردا با تو می آمد
من امروز را با تو درگیرم
با تو که نه فکرت که اینجا هست
آسمان هم با من بد تا کرد
در قلبم انگار کمی امید هم هست
من آسمان را بد به زمین دوختم
پیر شدم آخر نمیایی?
از سردرد هایم امروز فهمیدم
امروز هم پیشم نمیایی
م.ب.
پ ن : آیا اون موقع عاشق کی بودم ? یادم نمیاد :))
ولی سردرد داشتم از قرار معلوم