بچگی
شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۵۰ ب.ظ
پیرمرد حدود شصت- شصت و خورده ای بود و حافظ قرآن
التماس دعا داشت شدید
میگفت: خیلی دعا کنید به بچگیم برگردم ، دعا کنید ها
و من داشتم فکر می کردم چرا، این دعا یعنی چی
گفت: دعا کنید بعد از حج به بچگمیم برگردم
تعجبم بیشتر شد
ادامه داد: مثل بچه ها پاک شم.... از گناه
و بعد تا کمر خم شد برای احترام و خداحافظی برای من و دو سه نفر دیگه که خیلی خیلی ازش کوچکتر بودیم و تازه باهاش آشنا شده بودیم
بی ربط نوشت: دلم برای نوشته های دوستام تنگ شده
بعد از مسافرت حتما سر میزنم
۹۴/۰۵/۳۱